کد مطلب:223233 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:177

دست خط إمام بر عهدنامه ولایتعهدی

دست خط إمام بر عهدنامه ولایتعهدی

إمام رضاعلیه السلام در دست نوشته خویش بر سند ولایتعهدی، مواضع خود را نسبت به پذیرش این منصب اعلام می كند. از آن جا كه متن این سند از سوی مأمون تنظیم شده بود، قبل از هر گونه اظهار نظری درباره دست نوشته حضرت باید به شرایط زمانی و موقعیتی كه امام علیه السلام در آن قرار گرفته بود توجه كنیم، در چنان شرایطی است كه می توان با ارزش واقعی و مفاد دست نوشته حضرت رضاعلیه السلام پی برد، بخصوص زمانی كه قرار بود این سند در سراسر قلمرو حكومت عباسی منتشر شود.

امام علیه السلام در پشت عهدنامه اولین سطر را با این عنوان آغاز می كند: «ستایش مخصوص خداوندی است كه آنچه بخواهد انجام می دهد.» و می افزاید: «او از ( مناقب آل أبی طالب (چاپ نجف)، 3/3علیه السلام 4. )

خیانتهای چشم و آنچه در دلهاست آگاه است و درود بر محمّدصلی الله علیه واله و خاندان پاكش». اشاره به آگاهی خداوند از خیانتهای آشكار و پنهان در مقدمه كلام، و نیز درود بر پیامبرصلی الله علیه واله و خاندانش كه در واقع شهادت به حقّانیّت آل علی علیه السلام است در آن زمان پراهمیت بود و این اقدام هیچ گاه در مجالس و اسناد رسمی آن زمان معمول نبود. حضرت با عبارت «امیر المؤمنین (مأمون) حق ما را كه دیگران نشناختند شناخت.» اثبات حقانیت خاندنش را كامل می كند. این عبارت اخیر گرچه در ( همان، 4/3علیه السلام 4. )

ظاهر، ستایش مأمون است زیرا كه به «حقانیت خاندانش» آگاهی یافته، اما در حقیقت نكوهش آنانی است كه حق خاندانش را ضایع كردند، و منظور از «دیگران» در كلام حضرت و یا به تعبیر بهتر «حق ناشناسان»، پدران و خاندان مأمون است كه به حقانیّت اهل بیت آگاهی نیافتند و رهبری و امامت مسلمانان را كه حق آنها بود غضب كردند.

إمام در عهدنامه ولایتعهدی می نویسد: «مأمون ولایتعهدی و خلافت را در اختیار من قرار داد، تا اگر بعد از او زنده ماندم این منصب از آن من باشد.» و ( همان. )

سپس به دنبال آن می افزاید: «هر كس پیمانی را بشكند و عهدی را نقص كند احترام خود را از بین برده و موقعیت خود را از دست داده است، زیرا چنین شخصی بر إمام خود ستم روا داشته و حرمت اسلام را مورد تجاوز قرار داده و به همین روش در گذشته عمل شده...» نقض پیمان و پیمان شكنی بعد از عبارت «مأمون خلافت را ( مناقب، 4/3علیه السلام 4. )

در اختیار من قرار داده» عبارت «اگر بعد از او زنده بمانم» را پررنگ و معنی دارتر می كند.

شیخ صدوق می نویسد: إمام در مجلس ولایتعهدی در ادامه فرمود: «... پیشینیان عهد امیر المؤمنین علیّ بن أبی طالب علیه السلام را نقض كردند و آن جناب صبر كرد و بعد از آن اعتراض فرمود بر كسانی كه این گونه اعمال شنیع مرتكب شدند...» و سپس حضرت رضاعلیه السلام فرمود: «نمی دانم نسبت به من چگونه رفتار كنند و نسبت به شما (شیعیان) چه نوع عمل شود.»

( عیون اخبار الرضاعلیه السلام ، 2/صلی الله علیه واله 38. )

عطاردی نیز می گوید: إمام علیّ بن موسی الرضاعلیه السلام در پایان دستخط خود می افزاید: «در صورتی كه جفر و جامعه برخلاف این كار (ولایتعهدی) حكم می كنند و نمی دانم بر سر من چه خواهد آمد و بر شما چه خواهد گذشت...».

( اخبار و آثار إمام رضاعلیه السلام ، ص 4صلی الله علیه واله 1. )

این عبارت اخیر علاوه بر گویا بودن كراهت إمام از پذیرش ولایتعهدی بیانگر نگرانی آن حضرت از سرنوشت خود و امت و نیز خطراتی كه آنها را ممكن است در آینده تهدید كند می باشد كه خود گواه روشنی است بر ماهیت ولایتعهدی.

علاوه بر ماجرای پذیرش ولایتعهدی إمام علیّ بن موسی الرضاعلیه السلام وقایع دیگری نیز در مرو روی داد كه از یك سو متأثر از ماجرای ولایتعهدی و از سوی دیگر روشنگر ماهیت آن است. این حوادث عبارتند از ماجرای دعای باران، برپایی نماز عید و سلسله بحث و جدلهایی كه در مجلس مأمون و مسجد جامع مرو روی داده است.